سفارش تبلیغ
3 - مهاجر
سفارش تبلیغ
3 - مهاجر
بسا روزه‏دار که از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهره نبرد ، و بسا بر پا ایستاده که از ایستادن جز بیدارى و رنج برى نخورد . خوشا خواب زیرکان و خوشا روزه گشادن آنان . [نهج البلاغه]

فدکیه حضرت زهرا در مسجد خطبه

اِبْتَعَثَهُ اللَّهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزیمَةً عَلى اِمْضاءِ حُکْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادیرِ رَحْمَتِهِ، فَرَأَى الْاُمَمَ فِرَقاً فی اَدْیانِها، عُکَّفاً عَلی نیرانِها، عابِدَةً لِاَوْثانِها، مُنْکِرَةً لِلَّهِ مَعَ عِرْفانِها.
فَاَنارَ اللَّهُ بِاَبی‏مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ ظُلَمَها، وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلى عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها، وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایَةِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایَةِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمایَةِ، وَ هَداهُمْ اِلَى الدّینِ الْقَویمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ.
ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ اِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِیارٍ، وَ رَغْبَةٍ وَ ایثارٍ، فَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ مِنْ تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ فی راحَةٍ، قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِکَةِ الْاَبْرارِ وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ، وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ، صَلَّى اللَّهُ عَلی أَبی نَبِیِّهِ وَ اَمینِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِیِّهِ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
ثم التفت الى اهل المجلس و قالت:
اَنْتُمْ عِبادَ اللَّهِ نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ، وَ حَمَلَةُ دینِهِ وَ وَحْیِهِ، وَ اُمَناءُ اللَّهِ عَلى اَنْفُسِکُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْاُمَمِ، زَعیمُ حَقٍّ لَهُ

او را برانگیخت تا امرش را کامل و حکم قطعى‏اش را امضا و مقدّراتش را اجرا نماید، و آن حضرت امّتها را دید که در آئینهاى مختلفى قرار داشته، و در پیشگاه آتشهاى افروخته معتکف و بت‏هاى تراشیده شده را پرستنده، و خداوندى که شناخت آن در فطرتشان قرار دارد را منکرند.
پس خداى بزرگ بوسیله پدرم محمد صلى اللَّه علیه و آله تاریکى‏هاى آن را روشن، و مشکلات قلبها را برطرف، و موانع رؤیت دیده‏ها را از میان برداشت، و با هدایت در میان مردم قیام کرده و آنان را از گمراهى رهانید، و بینایشان کرده،و ایشان را به دین استوار و محکم رهنمون شده، و به راه راست دعوت نمود.
تا هنگامى که خداوند او را بسوى خود فراخواند، فراخواندنى از روى مهربانى و آزادى و رغبت و میل، پس آن حضرت از رنج این دنیا در آسایش بوده، و فرشتگان نیکوکار در گرداگرد او قرار داشته، و خشنودى پروردگار آمرزنده او را فراگرفته، و در جوار رحمت او قرار دارد، پس درود خدا بر پدرم، پیامبر و امینش و بهترین خلق و برگزیده‏اش باد، و سلام و رحمت و برکات الهى براو باد.
آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام رو به مردم کرده و فرمود:
شما اى بندگان خدا پرچمداران امر و نهى او، و حاملان دین و وحى او، و امینهاى خدا بر یکدیگر، و مبلّغان او بسوى امّتهایید، زمامدار حق در میان

فیکُمْ، وَ عَهْدٍ قَدَّمَهُ اِلَیْکُمْ، وَ بَقِیَّةٍ اِسْتَخْلَفَها عَلَیْکُمْ: کِتابُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْانُ الصَّادِقُ، و النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیاءُ اللاَّمِعُ، بَیِّنَةً بَصائِرُهُ، مُنْکَشِفَةً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِیَةً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَةً بِهِ اَشْیاعُهُ، قائِداً اِلَى الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَى النَّجاةِ اسْتِماعُهُ.
بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَةُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ، وَ بَیِّناتُهُ الْجالِیَةُ، وَ بَراهینُهُ الْکافِیَةُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ، وَ شَرائِعُهُ الْمَکْتُوبَةُ.
فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ، وَ اِما مَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَی اسْتیجابِ الْاَجْرِ.
وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَةً لِلْعامَّةِ، وَ بِرَّ الْوالِدَیْنِ وِقایَةً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَةَ الْاَرْحامِ مَنْساءً فِی الْعُمْرِ وَ مَنْماةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصاصَ حِقْناً لِلدِّماءِ، وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضاً لِلْمَغْفِرَةِ، وَ تَوْفِیَةَ الْمَکائیلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ.

شما بوده، و پیمانى است که از پیشاپیش بسوى تو فرستاده، و باقیمانده‏اى است که براى شما باقى گذارده، و آن کتاب گویاى الهى و قرآن راستگو و نور فروزان و شعاع درخشان است، که بیان و حجّتهاى آن روشن، اسرار باطنى آن آشکار، ظواهر آن جلوه‏گر مى‏باشد، پیروان آن مورد غبطه جهانیان بوده، و تبعیّت از او خشنودى الهى را باعث مى‏گردد، و شنیدن آن راه نجات است. بوسیله آن مى‏توان به حجّتهاى نورانى الهى، و واجباتى که تفسیر شده، و محرّماتى که از ارتکاب آن منع گردیده، و نیز به گواهیهاى جلوه‏گرش و برهانهاى کافیش و فضائل پسندیده‏اش، و رخصتهاى بخشیده شده‏اش و قوانین واجبش دست یافت.
پس خداى بزرگ ایمان را براى پاک کردن شما از شرک، و نماز را براى پاک نمودن شما از تکبّر، و زکات را براى تزکیه نفس و افزایش روزى، و روزه را براى تثبیت اخلاص، و حج را براى استحکام دین، و عدالت‏ورزى را براى التیام قلبها، و اطاعت ما خاندان را براى نظم یافتن ملتها، و امامتمان را براى رهایى از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى کمک در بدست آوردن پاداش قرار داد.



 
نویسنده: علی |  جمعه 86 خرداد 18  ساعت 11:13 عصر 
    زهرا(س)

 



 
نویسنده: علی |  پنج شنبه 86 خرداد 17  ساعت 4:9 عصر 

خبر شهادت حضرت زهرا به على و حالات حسنین

 

اسماء مى‏گوید: پس از لحظاتى بانویم را صدا زدم، جواب نداد گفتم یا بنت محمد المصطفى اى دختر بهترین پیامبران، اى دختر بهترین مادران... چون جواب نیامد آمدم و روپوش را از روى مبارکش برداشتم دیدم که روح مطهرش به عالم ملکوت پرواز کرده است اسماء با دیدن این منظره دلخراش، گریبان چاک زده مى‏نالیدم که ناگاه حسنین علیهماالسلام وارد شدند و فرمودند: اسماء این امنا؟ مادر ما کجا است؟
اسماء ساکت بود و چیزى نمى‏گفت فرزندان زهرا علیهاالسلام وارد حجره مادر شدند و مادر را بیجان یافتند آه از دل بیرون کرده و یکدیگر را تسلیت گفتند آنگاه حسن علیه‏السلام خود را روى مادر انداخته او را بوسیده و مى‏گفت: یا اماه کلمینى قبل ان یفارق روحى بدنى. مادر با من حرف بزن پیش از آن که روح از بدنم مفارقت کند و آنگاه حسین علیه‏السلام پاهاى مادر در آغوش گرفته و مى‏گفت: یا اماه انا ابنک الحسین، کلمینى قبل ان ینصدع قلبى فاموت.
مادر من فرزندت حسینم با من حرف بزن پیش از آنکه دلم از کار بیفتد اسماء به آنها دلدارى داده و مى‏گفت جگرگوشگان رسول خدا بروید در مسجد و از ماجراى وفات مادر پدرتان را خبر دهید. آنها از خانه به طرف مسجد دویدند و فریاد برآورده: یا محمداه یا احمداه، الیوم جدد لنا موتک اذ ماتت امنا.
اى پیامبر بزرگ، اى رسول خدا اى جد گرامى امروز بار دیگر داغ فراق شما بر ما تازه شد مادر ما جان به جان آفرین تسلیم کرد. سپس به طرف مسجد رفته و فوت مادرشان را به پدر بزرگوارشان خبر دادند. مولاى متقیان از شنیدن این حادثه ناگوار غش کرد آب به صورت مبارکش پاشیدند چون به هوش آمد فرمود: بمن العزاء یا بنت محمد، اى دختر رسول خدا به چه کسى در این مصیبت تسلیت باید گفت، کنت بک اتعزى ففیم العزاء من بعدک؟ (1) اى سیده النساء من اندوه و غمم را به تو تسلى مى‏دادم بعد از تو به چه کسى خود را تسلیت دهم. با اشک چشم و سوز دل اینگونه مى‏نالید:
شعر
لکل اجتماع من خلیلین فرقة -و کل الذى دون الفراق قلیل
و ان افتقادى فاطمة بعد احمد -دلیل على ان لا یدوم خلیل (2)
میان هر اجتماعى از دو دوست فراق حاصل مى‏شود، و اساساً کم اتفاق مى‏افتد که بین دوستان جدایى نیفتد.
گم کردنم فاطمه را بعد از رحلت رسول خدا (سلام‏اللَّه‏علیهما) بهترین دلیل بر این است که دوست براى انسان نمى‏ماند



 
نویسنده: علی |  پنج شنبه 86 خرداد 17  ساعت 3:59 عصر 

خطبه فدکیه حضرت زهرا در مسجد

 

  خطبتها علیهاالسلام بعد غصب الفدک
روى انّه لمّا أجمع أبوبکر و عمر علی منع فاطمة علیهاالسلام فدکاً و بلغها ذلک،لاثت خمارها علی رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت فی لمّة من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیة رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله،حتّى دخلت علی أبی‏بکر، و هو فی حشد من المهاجرین و الانصار و غیر هم، فنیطت دونها ملاءة فجلست، ثم أنّت أنّة أجهش القوم لها بالبکاء، فارتجّ المجلس، ثم أمهلت هنیئة.
حتّى اذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الکلام بحمداللَّه و الثناء علیه و الصلاة علی رسوله، فعاد القوم فی بکائهم، فلمّا أمسکوا عادت فی کلامها فقالت علیهاالسلام:
اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلی ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلی ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها، وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها، وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها، جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراکِ اَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّکْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَنی بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها.

خطبه آن حضرت بعد از غصب فدک
روایت شده: هنگامى که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه علیهاالسلام بگیرند و این خبر به ایشان رسید، لباس بتن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه چادرش به زمین کشیده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، بر ابوبکر که در میان عده‏اى از مهاجرین و انصار و غیر آنان نشسته بود وارد شد، در این هنگام بین او و دیگران پرده‏اى آویختند، آنگاه ناله‏اى جانسوز از دل برآورد که همه مردم بگریه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.
سپس لحظه‏اى سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش و گریه آنان ساکت شد و جوش و خروش ایشان آرام یافت، آنگاه کلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اینجا دوباره صداى گریه مردم برخاست، وقتى سکوت برقرار شد، کلام خویش را دنبال کرد و فرمود:
حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى که خلق فرمود و عطایاى گسترده‏اى که اعطا کرد، و منّتهاى بى‏شمارى که ارزانى داشت، که شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شکرگذارى آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان کرد.

وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، کَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْویلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَنارَ فِی التَّفَکُّرِ مَعْقُولَها، الْمُمْتَنِعُ عَنِ الْاَبْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاَوْهامِ کَیْفِیَّتُهُ.
اِبْتَدَعَ الْاَشْیاءَ لا مِنْ شَىْ‏ءٍ کانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَها بِلاَاحْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، کَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَها بِمَشِیَّتِهِ، مِنْ غَیْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَکْوینِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ فی تَصْویرِها، اِلاَّ تَثْبیتاً لِحِکْمَتِهِ وَ تَنْبیهاً عَلی طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلی طاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلی مَعْصِیَتِهِ، ذِیادَةً لِعِبادِهِ مِنْ نِقْمَتِهِ وَ حِیاشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ.
وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی‏مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.

و گواهى مى‏دهم که معبودى جز خداوند نیست و شریکى ندارد، که این امر بزرگى است که اخلاص را تأویل آن و قلوب را متضمّن وصل آن ساخت، و در پیشگاه تفکر و اندیشه شناخت آن را آسان نمود، خداوندى که چشم‏ها از دیدنش بازمانده، و زبانها از وصفش ناتوان، و اوهام و خیالات از درک او عاجز مى‏باشند.
موجودات را خلق فرمود بدون آنکه از ماده‏اى موجود شوند، و آنها را پدید آورد بدون آنکه از قالبى تبعیّت کنند، آنها را به قدرت خویش ایجاد و به مشیّتش پدید آورد، بى‏آنکه در ساختن آنها نیازى داشته و در تصویرگرى آنها فائده‏اى برایش وجود داشته باشد، جز تثبیت حکمتش و آگاهى بر طاعتش، واظهار قدرت خود،و شناسائى راه عبودیت و گرامى داشت دعوتش، آنگاه بر طاعتش پاداش و بر معصیتش عقاب مقرر داشت، تا بندگانش را از نقمتش بازدارد و آنان را بسوى بهشتش رهنمون گردد.
و گواهى مى‏دهم که پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، که قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزیدن نام پیامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگیخت، آن هنگام که مخلوقات در حجاب غیبت بوده، و در نهایت تاریکى‏ها بسر برده، و در سر حد عدم و نیستى قرار داشتند، او را برانگیخت بخاطر علمش به عواقب کارها، و احاطه‏اش به حوادث زمان، و شناسائى کاملش به وقوع مقدّرات.

 

 

یا زهرا سلام الله علیها



 
نویسنده: علی |  پنج شنبه 86 خرداد 17  ساعت 3:53 عصر 

در مصیبت حضرت فاطمة

 

الإمامُ علیٌّ علیه السلام عِ نـدَ دَفـنِ فـاطِمَةَ علیها السلام : السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّه عَنّی وَعَن اِبنَتِکَ النّازِلَةِ فی جِوارِکَ وَالسَّریعَةِ اللَّحاقِ بِکَ . قَلَّ یا رَسولَ اللّه عَن صَفیَّتِکَ صَبری ، وَرَقَّ عَنها تَجَلُّدی ؛ إلاّ أنَّ لی فی التَّأسّی بِعَظیمِ فُرقَتِکَ وَفادِحِ مُصیبَتِکَ مَوضِعَ تَعَزٍّ . فَلَقَد وَسَّدتُکَ فی مَلحودَةِ قَبرِکَ ، وَفاضَت بَینَ نَحری وَصَدری نَفسُکَ . فَإنّا للّه ِ وَإنّا إلَیهِ راجِعونَ . فَلَقَد استُرجِعَتِ الوَدیعَةُ ، وَأُخِذَتِ الرَّهینَةُ . أمّا حُزنی فَسَرمَدٌ ، وَأمّا لَیلی فَمُسَهَّدٌ إلى أن یَختارَ اللّه ُ لی دارَکَ الَّتی أنتَ بِها مُقیمٌ . وَسَتُنَبِّئُکَ ابنَتُکَ بِتَضافُرِ أُمَّتِکَ عَلى هَضمِها فَأحفِها السؤالَ وَاستَخبِرها الحالَ . هذا وَلَم یَطُلِ العَهدُ وَلَم یَخلُ مِنکَ الذِّکرُ . وَالسَّلامُ عَلَیکُما سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ وَلا سَئِمٍ . فَإن أنصَرِف فَلا عَن مَلالَةٍ ، وَإن أُقِم فَلا عَن سوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّه ُ الصّابِرینَ

 

امام على علیه السلام ـ در هنگام خاکسپارى فاطمه علیها السلام ـ : سلام بر تو اى رسول خدا ! از من و دخترت ، که در کنارت آرمیده و زودتر (از دیگران) به تو رسیده. اى رسول خدا، از جدایى دردانه دخترت صبرم لبریز گشته و تاب توان از کفم رفته است . اما ، یادآورى فراق جانگداز تو و مصیبت بزرگ از دست رفتن تو در این هنگام ، مایه تسلاّى من است ؛ زیرا هرگز از یاد نمى برم آن لحظاتى را که سرت به سینه من بود و در آغوش من جان دادى و من با دست خود سر تو را بر سنگ آرامگاهت نهادم . همه ما از آن خداییم و همگى به سوى او باز مى گردیم . اینک امانتى (که به من سپرده بودى) بازگردانیده شد و گروگان دریافت شد . امّا از این پس ، اندوه من (از غم فراق شما) همیشگى خواهد بود و شبهایم به بیدارى خواهد گذشت ، تا آن گاه که خداوند سرایى را که تو در آنى ، برایم برگزیند . بزودى دخترت تو را از ستمها و حق کشیهایى که امتت ، همداستان ، در حقّ او روا داشتند ، آگاه خواهد ساخت . همه وقایع را از او بپرس و اخبار اوضاع و احوال را از وى جویا شو . این ستمها در حالى شد که هنوز از رفتن تو مدتى نگذشته ، و یادت از میان نرفته بود . بدرودتان باد ، بدرودى وداع گونه ، نه از سر نفرت و بیزارى . پس ، اگر از نزد شما بروم ، به سبب ملال و بى علاقگى نیست و چنانچه بمانم ، نه از آن روست که به آنچه خداوند به شکیبایان وعده داده است ، بدگمانم



 
نویسنده: علی |  چهارشنبه 86 خرداد 9  ساعت 5:3 عصر 

اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(س)

 

نجات از شقاوت

 تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جمله‏ى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است.
هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همه‏ى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامه‏هایشان را در جهت وصول به آن پى‏ریزى مى‏کنند، مسئله‏ى رسیدن به سعادت و گریزانى از شقاوت است. منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد، راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از اینکه راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مى‏دهد و سبیل هدایت مى‏پیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و سبیل ضلالت و گمراهى پیش مى‏گیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئله‏اى است که همه‏ى آنان که به خود آمده‏اند، از آن مى‏ترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مى‏گذرانند از آن نیز به غفلت به سر مى‏برند. لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مى‏کنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و وصول به سعادت مى‏نمایند.
مداومت بر تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است. از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نمائیم. امام صادق علیه‏السلام در این رابطه مى‏فرماید:
«یا اباهارون، انا نأمر صبیاننا بتسبیح فاطمة علیهاالسلام کما نأمرهم بالصلاة، فألزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى». 
اى اباهارون! ما بچه‏هاى خود را همانطور که به نماز امر مى‏کنیم به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز امر مى‏کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بنده‏اى که بر آن مداومت نموده است.
و نیز از این حدیث شریف استفاده مى‏شود که شایسته است والدین محترم، تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.

دورى شیطان و خشنودى خدا
شیطان همواره دشمن دیرینه‏ى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیله‏ها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خورده‏ى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است.
بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفس‏زنان تسلیم شوند، و عده‏اى اندک در تلاش‏اند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد.
وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادتهاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حقتعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است.
یکى از راههایى که مى‏تواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیح حضرت فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام است.
امام باقر علیه‏السلام مى‏فرماید:
«من سبح تسبیح فاطمة علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائة باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان». 
هرکس تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مى‏گیرد، و آن تسبیح به زبان صداست، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى‏نماید.
و به سند معتبر از امام صادق علیه‏السلام منقول است که چون آدمى در جاى خواب خود مى‏خوابد، فرشته‏ى بزرگوارى و شیطان متمردى به سوى او مى‏آیند، پس فرشته به او مى‏گوید:
روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مى‏گوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را مى‏راند و از او دور مى‏کند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مى‏کند، پس باز شیطان مى‏آید و او را امر به گناه مى‏کند و ملک او را به خیر امر مى‏کند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مى‏کند و حقتعالى عبادت تمام آن شب را در نامه‏ى عملش مى‏نویسد. 

شفاى کم‏شنوایى و درد جسمانى


تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام بنا بر شواهد روایى و تاریخى در بعضى موارد بر بیماریهاى جسمى نیز مؤثر بوده و باعث درمان بیمارى گوش شده است.
یکى از یاران امام صادق علیه‏السلام نزد آن حضرت آمده و از کم‏شنوایى گوش خود نزد آن حضرت شکایت کرد، امام علیه‏السلام به او فرمود:
«علیک بتسبیح فاطمة علیهاالسلام». 
چه چیز مانع و جلوگیر تو است و چرا غافلى از تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام؟
آن مرد پرسید: قربانت گردم، تسبیح فاطمه چیست و چگونه است؟ حضرت فرمود: سى و چهار مرتبه «اللَّه‏اکبر»، سى و سه مرتبه «الحمدلله» و سى و سه مرتبه «سبحان‏اللَّه» که صد عدد مى‏شود. آن مرد گوید:
«فما فعلت ذلک الا یسرا حتى اذهب عنى ما کنت اجده». 
و من این کار را در اندک زمانى انجام دادم و کم‏شنوایى‏ام برطرف شد.

برائت از دوزخ و نفاق
چنانچه گفته شد بنا بر روایت امام صادق علیه‏السلام، تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام از جمله‏ى ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن کریم یاد فرموده:
«تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال اللَّه عز و جل: «و اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا».
و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است:
«من اکثر ذکر اللَّه عز و جل احبه اللَّه و من ذکر اللَّه کثیرا کتبت له براءتان: براءة من النار و براءة من النفاق». 
هرکس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر که ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت (منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دورویى.
لذا تسبیح صدیقه‏ى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مى‏گردد.

غفران الهى
یکى دیگر از آثار تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام، غفران الهى است. غفران ربوبى، همه‏ى ذنوب و آثار سوء تیرگیهاى آنها را از میان مى‏برد، حجابها را برطرف کرده و نقائص وجودى انسان را کنار مى‏زند. اما متأسفانه کمتر کسى هست که بداند غفران یعنى چه و نیاز به آنچه معنایى دارد، و چگونه مى‏شود غفران الهى همه‏ى مشکلها را حل، و فاصله‏ها را از میان بردارد؟ در فرق بین عفو و غفران گفته شده که: عفو الهى، نادیده گرفتن و به حساب نیاوردن لغزشها و خطاها و نقیصه‏ها و عیبها، و محو آثار نامطلوب آنهاست. و غفران الهى عبارت است از افاضات و رحمتهایى که به دنبال نادیده گرفتن لغزشها و خطاها و نقیصه‏ها، متوجهانسان مى‏گردد و او را تکمیل مى‏کند و نقایص و عیوب وجودى وى را برطرف مى‏نماید. غفران بعد از عفو است. عفو نادیده گرفتن بدیهاست و غفران، برطرف کردن آنها از وجود سالک و تبدیل آنها به خوبیها و کمالات است. عفو ربوبى، انسان را از سقوط و هلاکت نجات مى‏دهد و غفران الهى، به سالک پر و بال عطا مى‏کند و بالا مبرد. لذاست که اگر عفو و گذشت ربوبى نباشد، رهروان طریق با شکست روبرو شده و کنار زده مى‏شوند، و اگر غفران ربوبى نباشد، آنها از حرت و پیشرفت بازمانده و متوقف مى‏گردند. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:
«من سبح تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام قبل ان یثنى رجلیه من صلاة الفریضه، غفر اللَّه له». (7)
هرکس تسبیح حضرت فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام را قبل از اینکه وضع خود را بعد از نمار واجب عوض کند، بجا آورد، خداى متعال او را مشمول مغفرت خود مى‏گرداند.
البته نباید چنین پنداشت که این «تسبیح» به لحاظ اینکه ظاهرى بسیار خلاصه دارد و انجام دادن آن بسیار آسان است، چگونه مى‏شود از چنین آثار و برکاتى برخوردار باشد؟! آرى این تسبیح به ظاهر بسیار خلاصه است، اما در نزد آگاهان و عارفان آشنا، دریایى از حقایق و اسرار توحید را در بر دارد و نیز انجام آن به ظاهر خیلى آسان است، ولى اگر خوب بجا آورده شود، مشکلها را آسان مى‏گرداند. ان‏شاءاللَّه.



 
نویسنده: علی |  چهارشنبه 86 خرداد 9  ساعت 10:47 صبح 
    نجوا

مهدی جان کی رخت از پشت پرده نمایان خواهد شد ؟

کی مبینمت ؟

آخه چقدر دوری ، چقدر فراق ؟

چقدر روزها را سپری کنم و نبینم تورا ؟

چقدر تا سحر چشمانم ببارد؟

چقدر ناله در فراق یار؟

نمیبینی آقا ؟

ظلم وجور بیداد میکنه.

آقا به یک چیزایی یقین دارم . مطمئن هستم سیلی ، مسمار ، در ودیوارو هرگز یادت نمیره...

کجائی ؟

پس کی میای تا انتقام سیلی رو بگیری ؟ در که وسیله بود،مسمار که وسیله بود، بیا اون نانجیبا رو .....

بیا این نانجیبارو.....



 
نویسنده: علی |  سه شنبه 86 خرداد 8  ساعت 9:32 عصر 

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اقسام عدالت
[عناوین آرشیوشده]